عروس جوان با رفتن به ازدواج فکر می کرد که قبل از عروسی با چه کسی رابطه جنسی برقرار کند. فاحشه با یک دوست در خواب بود اما تمام نشد ، ویبراتور خود را در الاغ خود قرار داد و خوب شد ، اما خیلی زود کار نکرد. بعد از به ثمر رساندن همه اشکالات ، عوضی سوار ماشین کانال کلیپ سکسی شد و به عروسی رفت. با نگاه کردن به خودش در آینه ، متوجه شد که راننده اش چقدر شیرین است. این آخرین شانس فاحشه بود و او مطلقاً نمی خواست آن را از دست بدهد. به آرامی از بین بردن حجاب خود ، شروع به لمس خربزه بزرگ خود کرد. هر لمس جدید باعث ایجاد لرز در بدن می شود. مرد با توجه به آنچه در پشت پرده اتفاق می افتد ، آهسته شد و شروع به خیره شدن به شیطان کرد. یک حامل باتجربه به عوضی نگاه کرد و کشاله رانش را نوازش کرد. عروس با دیدن اینکه فلفل تداخل دارد ، خواستار توقف و کاهش استرس جنسی در سوراخ های خود شد. البته ، او امتناع کرد - او به یک مکان آرام سوار شد و شروع به لعنتی عوضی در گربه ها و دهان خود کرد. این زن كوچك به نظر می رسید ، بنابراین خواست كه عضوی را در مقعد وارد كند. هرچه او بخیه خود را تنگ تر کرد ، دختر گلدانش را مالید و خربزه های بزرگ را دوخت. در نتیجه ، او با نازل به پایان رسید ، نفس خود را نگه داشت ، و به او دستور داد اسپرم را روی سینه های خود بریزد. در طبقه پایین ، آن مرد عوضی را به همسر آینده خود برد.